امر به معروف و نهی از منکر

کلام امام خامنه ای

ما باید خود را به سرچشمه اسلام برسانیم تا زندگی به تمامی شیرین شود. قرآن کریم می‏فرماید: «الّذین ِِِِان مَکنّاهُم فِی الارضِ اَقامُوا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امَروا بِالمَعروفِ و نَهوا عَنِ ‏المنکر»(حج/41). من می‏خواهم این واجب فراموش شده اسلام را به یاد شما و ملت ایران بیاورم: امر به معروف و نهی از منکر. همه آحاد مردم باید وظیفه امر کردن به کار خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قائل باشند. این، تضمین‏کننده حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و...

همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.

 بیانات در دیدار با جمع کثیرى از اقشار مختلف مردم قم،به مناسبت فرا رسیدن 19 دى ماه «سال­روز قیام مردم قم»19/10/1368

 

متشابهات

 ما باید خود را به سرچشمه‏ی اسلام برسانیم تا زندگی به تمامی شیرین شود. قرآن کریم می‏فرماید: «الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةو آتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ . وَلِلَّـهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ »( حج: 41). من می‏خواهم این واجب فراموش شده‏ی اسلام را به یاد شما و ملت ایران بیاورم: امر به معروف و نهی از منکر. همه‏ی آحاد مردم باید وظیفه‏ی امر کردن به کار خوب و نهی کردن از کار بد را برای خود قائل باشند. این، تضمین‏کننده‏ی حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم. امر به معروف، یک مرحله‏ی گفتن و یک مرحله‏ی عمل دارد. مرحله‏ی عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده‏ی حکومت است و باید با اجازه‏ی حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.

 بیانات در دیدار با جمع کثیری از اقشار مختلف مردم قم،به مناسبت فرا رسیدن 19 دی ماه (سالروز قیام مردم قم) 19/10/1368

 ما به آحاد ملت عزیز عرض کردیم؛ و گفتیم امر به‏معروف ونهی‏از منکر، این واجب‏الهی‏را برپا بدارید. در بین‏جوانان‏در سرتاسر کشور، شور و غوغایی به وجود آمد. پس، پیداست که این جوانان متمایل‏به‏امر به‏معروف ونهی‏از منکرند. بنابراین، وظیفه ما، مسئولین، قانون گذاران و مجریان است که راه و زمینه‏را برایاجرای‏اینواجب‏الهی همواروفراهم‏کنیم. امروزبحمداللهمجلس شورای‏اسلامی، مجریان، مسئولین کشور و دستگاه قضایی، همه از خودِ این ملتند. مبادا در گوشه‏و کنار، یا در دستگاه انتظامییا قضایی، کسانی‏باشندکه‏راه‏راجلو امر به معروف و ناهی‏از منکر سدکنند! مباداکسانی‏باشند که اگر کسی امر به معروف ونهی‏ازمنکرکرد، ازاوحمایت نکنند، بلکه‏ازمجرم حمایت کنند! البته‏خبرهایی ازگوشه و کنارکشور، در بعضی ازموارد به گوش من می‏رسد. هر جا که بدانم و احساس کنم و خبر اطمینان بخشی‏پیداکنم که آمر به معروف وناهی از منکر، خدای نکرده موردجفای مأمور و مسئولی قرارگرفته، خودم واردقضیه خواهم شد. این، آن‏چیزی‏است که‏قوام کشور و استقلال کشوررا حفظ خواهد کرد. والّا ما دشمن زیاد داریم. چرادشمن‏تاامروزنتوانسته‏است مویی‏ازسراین‏ملت کم کندوبه‏این‏کشور ضربه بزند؟ بحمداللهایران اسلامی، با قدرت وصلابت‏کامل، درمقابل‏همه‏شان‏ایستادوایستاده‏است. چرا؟ ایران‏که‏همان‏ایرانصد و پنجاه‏سال قبل‏است! این، به خاطر احساس وظیفه شما، به‏خاطرهمین‏حضور شما، به خاطرهمین روحیه حزب­اللّهی شما و به خاطر این است که زن‏ومردمسلمان، تاهمه‏جا حاضرندازایمان و اسلام وانقلابشان دفاع‏کنند.این‌هاست که‏این‏کشور را حفظ کرده است. مگر طور دیگری می‏شود این کشور را، بااین همه‏دشمن و بدخواه که چشم طمع به منابع زیرزمینی و بازارهای آن دوخته‏اند، حفظ کرد؟! مگر می‏شود در مقابل‏آن‌ها، بدون‏این روحیه مقاومت‏کرد؟! این گونه است که کشور حفظ می‏شود؛ با امر به معروف ونهی‏از منکر. منتهامن دو تذکر به شماجوانان عزیز–درهرجای‏کشور که‏هستید- می‏دهم. اوّلاً امر به معروف ونهی‏از منکریک واجب‏است که رودربایستی و خجالت‏بر نمی‏دارد.ماگفتیم: اگر دیدیدکسی‏مرتکب خلافی‏می‏شود، امر کنید به معروف ونهی کنید از منکر. یعنیبه‏زبان بگویید. نگفتیم مشت وسلاح‏وقوّت به کار ببرید. این‌ها لازم نیست. خدای‏متعال‏که‏این واجب رابر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش می‏داند مصلحت چگونه‏است. ماهم تاحدودی حکم و مصالح الهی را درک می‏کنیم. بزرگ‌ترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن‏است. این‏که‏یک نفربگوید امّا ده‏نفر ساکت بنشینند و تماشاکنند، نمی‏شود. اگر یکی‏دچارضعف نفس‏بشود، یکی‏خجالت بکشد و یکی بترسد، این‏که نهی‏از منکرنخواهدشد. گناهکار هم فقط بدحجاب نیست که بعضی فقط به مسأله بدحجابی چسبیده‏اند. این، یکی‏از گناهان‏است وازخیلی‏ازگناهان‏کوچک‌تراست.خلاف‌های‏فراوانی از طرف آدم‌های لاابالی در جامعه وجود دارد: خلاف‌های‏سیاسی، خلاف‌های‏اقتصادی، خلاف درکسب و کار، خلاف در کار اداری، خلاف‌های فرهنگی. این‌هاهمه‏خلاف‏است. کسی‏غیبت می‏کند، کسی دروغ می‏گوید، کسی‏توطئه‏می‏کند، کسی‏مسخره‏می‏کند، کسی‏کم کاری‏می‏کند، کسی‏ناراضی‏تراشی می‏کند، کسی‏مال‏مردم را می‏دزد، کسی‏آبروی‏مردم رابرباد می‏دهد. این‌ها همه منکراست. درمقابل‏این‏منکرات، عامل‏بازدارنده، نهی‏است؛ نهی‏از منکر. بگویید: «آقا، نکن.» این تکرارِ «نکن»، برای طرف مقابل، شکننده است. این‏نکته اوّل؛ که‏نهی‏از منکر، اراده‏وتصمیم وقدرت وشجاعت لازم دارد، که‏به حمدالله، درقشرهای‏مردم ما و در زن و مرد ما وجوددارد. بایدآن را به کاربگیرید.منتظرنباشید که‏دستگاه‌هابیایند و کاری‏بکنند.

 بعضی ازمردم به این‏جا تلفن‏زدند، نامه‏نوشتند و سفارش‏کردندکه«آقا! شماگفتیدنهی‏از منکر. سیل‏پشتیبانی‌ها هم انجام گرفت. اما عملاً کاری‏نشد!» عملاً چه کار می‏خواستید بشود؟مگرلازم است که این‏جاهم دولت وارد شودیادستگاه‏قضایی مستقیماً وارد شود؟خودِمردم بایدوارد شوند. خودِمردم بایدنهی کنند. البته‏دولت، مجلس‏شورای‏اسلامی، دستگاه‏قضایی و نیروی‏انتظامی، موظّفند که ناهی‏ازمنکر را پشتیبانی کنند. این، وظیفه آن‌هاست. مباشر کار، خودمردم می‏توانند باشند وبایدباشند.بخش عمده قضیه، این‏جاست. جوان‏رزمنده، خانواده شهید داده، خانواده ایثارگر، خانواده اهل انفاق، مؤمنین نمازخوان و روزه بگیر و مسجد برو، دلسوزان انقلاب، روشن‌فکران علاقه‏مند به‏مفاهیم اسلامی‏وانقلابی؛ همه این‌ها باید در صحنه باشند.

 تذکردوم این‏است که‏مواظب باشید کسانی‏ازاین‏واجب‏الهی، سوء استفاده نکنند. حساب صاف کردن‌ها، به خرده‏حساب‌های‏گذشته رسیدن، پرده‏دری، آبروریزی، تعرّض‏به نوامیس وعِرض‏ومالِ‏این‏وآن به‏بهانه این‏واجب‏الهی، این‌ها نباید باشد. مردم باید هوشیارباشند.مردم همواره ودرهمه قضایا تیزهوشند. تیزهوشی مردم است‏که خیلی از اوقات دستگاه‌ها را متوجّه قضایای گوناگون می‏کند. درهمین‏قضایای‏رذالت‌هاوموذی‏گریه‌ای ضدّانقلاب و گروهک‌ها ازروزاوّل تاامروز، غالباً مردم بودند که کمک کردند، مباشرت کردند، تیزبینی‏کردند، دقّت به خرج دادند، چیزی را دیدندواقدامی راانجام دادند و مسئولین راهم هدایت کردند.این‏جا نیز همان‏طوراست.خودِمردم، با تیزهوشی نباید بگذارند این‏واجب الهی و این فریضه بزرگ زمین‏بماند، یاخدای ناکرده مورد سوء استفاده‏قرارگیرد.

بیانات در مراسم دیدار قشرهای مختلف مردم با معظّمٌ‏له 29/7/1371

 بر همین اساس، من تأکید می‏کنم که جوانان عزیز و مؤمن، آحاد مردم -زن و مرد مسلمان- امر به معروف و نهی از منکر را که دو فریضه الهی و جزو ارزش‌هایی است که می‏تواند در این جهت، برای ملت ما وسیله بسیار مفید و مؤثّر و پیش‏برنده‏ای باشد، فراموش نکنند و دستگاه‌های مختلف کشور -دستگاه‌های دولتی وانقلابی- هم سعی کنند که خودشان را هرچه بیشتر، به موازین و اصول انقلابی، اسلامی نزدیک کنند.

پیام به مناسبت حلول سال 1372 هجری شمسی1/1/1372

 

 یک نکته را هم می‏خواهم یادآوری کنم و آن نظام امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر واجب حتمی همه است؛ فقط من و شما به عنوان مسئولان کشور وظیفه‏مان در باب امر به معروف و نهی از منکر سنگین‏تر است. باید از شیوه‏ها و وسایلِ مناسب استفاده کنیم؛ اما آحاد مردم هم وظیفه دارند. با چهار تا مقاله در فلان روزنامه، واجب امر به معروف نه از وجوب می‏افتد، نه ارزش تأثیرگذاری‌اش ساقط می‏شود. قوام و رشد و کمال و صلاح، وابسته به امر به معروف و نهی از منکر است. این‌هاست که نظام را همیشه جوان نگه می‏دارد. حال که نظام ما بیست‏و یک­ساله و جوان است و در مقایسه با نظام فرتوت هفتاد و چند ساله پیر کمونیستی در شوروی به طور طبیعی هم جوان است؛ اما اگر صد سال هم بر چنین نظامی بگذرد، چنانچه امر به معروف باشد و شما وظیفه خودتان بدانید که اگر منکری را در هر شخصی دیدید، او را از این منکر نهی کنید، آنگاه این نظام اسلامی، همیشه‌تر و تازه و با طراوت و شاداب می‏ماند. طرف امر به معروف و نهی از منکر فقط طبقه عامه مردم نیستند؛ حتی اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به او امر کنید؛ نه این‏که از او خواهش کنید؛ باید بگویید: آقا! نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست. امر و نهی باید با حالت استعلاء باشد. البته این استعلاء معنایش این نیست که آمران حتماً باید بالاتر از مأموران، و ناهیان بالاتر از منهیان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهی است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نیست. نمی‏شود گفت که خواهش می‏کنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه، باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه می‏کنی؟ طرف، هر کسی هست -بنده که طلبه حقیری هستم- از بنده مهم‌تر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهی از منکر قرار می‏گیرد.

بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران/ طرح فروپاشی شوروی 19/4/1379

 

  1. امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه عمومی است. البته ما باید تأسّف بخوریم از این‏که معنای امر به معروف و نهی از منکر درست تشریح نمی‏شود. امر به معروف، یعنی دیگران را به کارهای نیک امر کردن. نهی از منکر، یعنی دیگران را از کارهای بد نهی کردن. امر و نهی، فقط زبان و گفتن است. البته یک مرحله قبل از زبان هم دارد که مرحله قلب است و اگر آن مرحله باشد، امر به معروفِ زبانی، کامل خواهد شد. وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی مردم را به نیکی امر می‏کنید -مثلاً احسان به فقرا، صدقه، راز داری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر- و می‏گویید این کارها را بکن؛ هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی می‏کنید -مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن- و می‏گویید این کارها را نکن؛ وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهی‏تان عمل می‏کنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن‏گاه انسان مشمول این جمله می‏شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له»( تفسیرالصادقی،ج1 ص339). کسی که مردم را به نیکی امر می‏کند، اما خود او به آن عمل نمی‏کند؛ مردم را از بدی نهی می‏کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‏شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‏شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.

 اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر و حدود آن برای مردم روشن شود، معلوم خواهد شد یکی از نوترین، شیرین‏ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه‏های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است و بعضی افراد دیگر در نمی‏آیند بگویند «آقا! این فضولی کردن است»! نه؛ این همکاری کردن است؛ این نظارتِ عمومی است؛ این کمک به شیوعِ خیر است؛ این کمک به محدود کردنِ بدی و شرّ است؛ کمک به این است که در جامعه اسلامی، گناه، همیشه گناه تلقّی شود. بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفی شود؛ کار خوب به عنوان کار بد معرفی شود و فرهنگ‌ها عوض شود. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رایج شد، این موجب می‏شود که گناه در نظر مردم همیشه گناه بماند و تبدیل به ثواب و کار نیک نشود. بدترین توطئه‏ها علیه مردم این است که طوری کار کنند و حرف بزنند که کارهای خوب -کارهایی که دین به آن‌ها امر کرده است و رشد و صلاح کشور در آن‌هاست- در نظر مردم به کارهای بد، و کارهای بد به کارهای خوب تبدیل شود. این خطرِ بسیار بزرگی است.

 بنابراین اوّلین فایده امر به معروف و نهی از منکر همین است که نیکی و بدی، همچنان نیکی و بدی بماند. از طرف دیگر، وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و می‏خواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات نا کامی تلاش‌های امیرمؤمنان -با آن قدرت و عظمت- در ادامه این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود. روایتی که می‏خوانم، روایتِ تکان دهنده و عجیبی است. می‏فرماید:«لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ الله علیکم شرار کم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»؛ (تهذیبالاحکام،ج 6،ص 176)باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته‏ها را بر شما مسلّط می‏کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه‏ای که امیرالمؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آن‏جا امر و نهی می‏کرد و در مسجدش خطبه می‏خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاج‏بن‏یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! حَجّاج چه کسی بود؟ حَجّاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او، با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حَجّاج یک انسان را می‏کشت. یک بار حَجّاج دستور داد و گفت همه مردم کوفه باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفرِ خودشان توبه کنند؛ هر کس بگوید نه، گردنش زده می‏شود! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این‏گونه دچار ظلم‌های عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و به تدریج جزو فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدم‌های ناباب فراهم خواهد شد.

 البته امر به معروف و نهی از منکر حوزه‏های گوناگونی دارد که باز مهم‌ترینش حوزه مسئولان است؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آن‌ها بخواهند. این مهم‌ترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه‏های گوناگونی وجود دارد.

بیانات در خطبه‏های نماز جمعه تهران 25/9/1379

 

  1. امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه عمومی است. البته ما باید تأسّف بخوریم از این‏که معنای امر به معروف و نهی از منکر درست تشریح نمی‏شود. امر به معروف، یعنی دیگران را به کارهای نیک امر کردن. نهی از منکر، یعنی دیگران را از کارهای بد نهی کردن. امر و نهی، فقط زبان و گفتن است. البته یک مرحله قبل از زبان هم دارد که مرحله قلب است و اگر آن مرحله باشد، امر به معروفِ زبانی، کامل خواهد شد. وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی مردم را به نیکی امر می‏کنید -مثلاً احسان به فقرا، صدقه، راز داری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر- و می‏گویید این کارها را بکن؛ هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی می‏کنید -مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن- و می‏گویید این کارها را نکن؛ وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهی‏تان عمل می‏کنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن‏گاه انسان مشمول این جمله می‏شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له»(تفسیرالصادقی،ج1 ص339) کسی که مردم را به نیکی امر می‏کند، اما خود او به آن عمل نمی‏کند؛ مردم را از بدی نهی می‏کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‏شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‏شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.

 اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر و حدود آن برای مردم روشن شود، معلوم خواهد شد یکی از نوترین، شیرین‏ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه‏های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است و بعضی افراد دیگر در نمی‏آیند بگویند «آقا! این فضولی کردن است»! نه؛ این همکاری کردن است؛ این نظارتِ عمومی است؛ این کمک به شیوعِ خیر است؛ این کمک به محدود کردنِ بدی و شرّ است؛ کمک به این است که در جامعه اسلامی، گناه، همیشه گناه تلقّی شود. بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفی شود؛ کار خوب به عنوان کار بد معرفی شود و فرهنگ‌ها عوض شود. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رایج شد، این موجب می‏شود که گناه در نظر مردم همیشه گناه بماند و تبدیل به ثواب و کار نیک نشود. بدترین توطئه‏ها علیه مردم این است که طوری کار کنند و حرف بزنند که کارهای خوب -کارهایی که دین به آن‌ها امر کرده است و رشد و صلاح کشور در آن‌هاست- در نظر مردم به کارهای بد، و کارهای بد به کارهای خوب تبدیل شود. این خطرِ بسیار بزرگی است.

 بنابراین اوّلین فایده امر به معروف و نهی از منکر همین است که نیکی و بدی، همچنان نیکی و بدی بماند. از طرف دیگر، وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و می‏خواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات نا کامی تلاش‌های امیر مؤمنان -با آن قدرت و عظمت- در ادامه این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود. روایتی که می‏خوانم، روایتِ تکان دهنده و عجیبی است. می‏فرماید: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ الله علیکم شرار کم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»(تهذیبالاحکام،ج 6،ص 176)؛ باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته‏ها را بر شما مسلّط می‏کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه‏ای که امیرالمؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آن‏جا امر و نهی می‏کرد و در مسجدش خطبه می‏خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاج‏بن‏یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستادو خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! حَجّاج چه کسی بود؟ حَجّاج کسی بود که خون یک انسان در نظر او، با خون یک گنجشک هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی که یک حیوان و یک حشره را بکشند، حَجّاج یک انسان را می‏کشت. یک بار حَجّاج دستور داد و گفت همه مردم کوفه باید بیایند و شهادت بدهند که کافرند و از کفرِ خودشان توبه کنند؛ هر کس بگوید نه، گردنش زده می‏شود! با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مردم این‏گونه دچار ظلم‌های عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتی که امر به معروف و نهی از منکر نشود و در جامعه خلافکاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و به تدریج جزو فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی کار آمدن آدم‌های ناباب فراهم خواهد شد.

 البته امر به معروف و نهی از منکر حوزه‏های گوناگونی دارد که باز مهم‌ترینش حوزه مسئولان است؛ یعنی شما باید ما را به معروف امر، و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کارِ خوب را بخواهند؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا؛ بلکه باید از آن‌ها بخواهند. این مهم‌ترین حوزه است. البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه‏های گوناگونی وجود دارد.

بیانات در خطبه‏های نماز جمعه تهران 25/9/1379

 

  1.  نهی از منکر در همه زمینه‏های مهم وجود دارد؛ مثلاً کارهایی که افراد توانا دستشان می‏رسد و انجام می‏دهند؛ همین سوء استفاده از منابع عمومی؛ همین رفیق‏بازی در مسائل عمومی کشور، در باب واردات، در باب شرکت‌ها و در باب استفاده از منابع تولیدی و غیره؛ همین رعایت رفاقت‌ها از سویمسئولان. یک وقت دو نفر تاجر و کاسبند و با هم همکاری و رفاقت می‏کنند، آن یک حکم دارد؛ یک وقت است که آن کسی که مسئول دولتی است و قدرت و اجازه و امضاء در دست اوست، با یک نفر رابطه ویژه برقرار می‏کند؛ این آن چیزی است که ممنوع و گناه و حرام است و نهی از آن بر همه کسانی که این چیزها را فهمیده‏اند -در خود آن اداره، در خود آن بخش، بر مافوق او، بر زیردست او- واجب است؛ تا فضا برای کسی که اهل سوء استفاده است، تنگ شود.

 در محیط خانواده هم می‏شود نهی از منکر کرد. در بعضی از خانواده‏ها حقوق زنان رعایت نمی‏شود؛ در بعضی از خانواده‏ها حقوق جوانان رعایت نمی‏شود؛ در بعضی از خانواده‏ها، به خصوص حقوق کودکان رعایت نمی‏شود. این‌ها را باید به آن‌ها تذکر داد و از آن‌ها خواست. حقوق کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آن‌ها محبّت نکند؛ نه. سوء تربیت‌ها، بی‏اهتمامی‌ها، نرسیدن‌ها، کمبود عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آن‌هاست.

 منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و می‏شود از آن‌ها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله این‌هاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلاً اینیک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است؛ هر کسی به هر طریقی که می‏تواند؛ یکمسئولیک طور می‏تواند، یک مشتری نانوایییک طور می‏تواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر می‏تواند. طبق بعضی از آمارهایی که به ما دادند، مقدار ضایعات نان ما برابر است با مقدار گندمی که از خارج وارد کشور می‏کنیم! آیا این جای تأسّف نیست؟! همه این‌ها منکرات است و نهی از آن‌ها لازم است.

بیانات در خطبه‏های نماز جمعه تهران 25/9/1379

 کلام نور

1. کُنْتُمْ خَیْرَأُمَّةٍأُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْن َعَنِ الْمُنْکَرِ

شما بهترین امتى بودید که به سود انسان‌ها آفریده شده‏اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مى‏کنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانى) ایمان آورند، براى آن‌ها بهتر است! (ولى تنها) عده کمى از آن‌ها با ایمانند، و بیشتر آن‌ها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار).

آلعمران/110

 

 2. قَالَ رَسُولُاللَّهِ(صَلَّی اللهُ علیهِ وَآلِه): منرأیمنکرافلینکرهبیدهإناستطاعفإنلمیستطعفبلسانهفإنلمیستطعفبقلبهفحسبهأنیعلماللهمنقلبهأنهلذلککاره.

هر کس منکری را دید باید نهی از آن کند با دست، اگر نتوانست به زبانش و اگر نتوانست به قلبش به گونه‌ای که خداوند بداند در قلبش از آن عمل اکراه دارد.

وسائل­الشیعه،ج16، ص134

3. قَالَالْبَاقِر(علیهالسلام): إِنَّ الامْرَبِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِسَبِیلُ الانْبِیَاءِوَمِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِفَرِیضَةٌعَظِیمَةٌبِهَ اتُقَامُ الْفَرَائِضُ

اصول کافی،ج5،ص55

4.امام خمینی(قدسسره):

نهى از منکر اختصاص به روحانى ندارد؛ مال همه است. امت باید نهى از منکر بکند؛ امر به معروف بکند.

صحیفه نور،ج8، ص488

5. امام خمینی(قدسسره):

همان طورى که هر شخص و هر فردى موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند. اصل «امر به معروف و نهى از منکر» براى همین است که جامعه را اصلاح کند.

صحیفه نور،ج10 ص268

 

6. امام خمینی(قدسسره):

جلوگیرى از منکرات بر همه مسلمین واجب است. سفارش به حق که امر به معروف است و نهى از منکر است بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که هم در تمام امورى که مربوط به دستگاه‌های اجرایى است امر به معروف کنیم. و اگر اشخاصى پیدا مى‏شوند که خلاف مى‏کنند معرفى کنیم به مقاماتى که براى جلوگیرى مهیا هستند.

صحیفه نور، ج13، ص470

 خاطرات شهدا

1. پیام اسلام

ناصر کاظمی برای امر به معروف و نهی از منکر یک تنه جلوی در دانشکده می‌ایستاد و به خاطر شرایط آن زمان به کسانی که بد حجاب بودند تذکر می‌داد و شاید به طریقی پیام اسلام و مسلمانی را به این افراد، در دانشکده تربیت بدنی که از نظر فضای فرهنگی مقداری با کل جامعه تفاوت داشت، می‌داد.

ناصر انقلاب، ص343و344

 

2.شهید کلاهدوز

دیده بود یکی از محصلان کتاب ناجوری را می‌خواند. برایش مسأله شده بود. پیش خود حساب کرده بود که او دارد وقتش را تلف می‌کند اما نمی‌توانست برود و به صراحت بگوید که فلانی به جای این کتاب، کتاب خوبی بخوان. یعنی شرم و حیا مانع شده بود. نمی‌خواست او را ناراحت کند. پس اول با او طرح دوستی ریخت بعد موضوع را وسط کشید به طور غیر مستقیم او را متوجه کرد که در انتخاب کتاب دقت کند و با کسی مشورت کند و برای وقتش ارزش قائل شود.از این مسیر حرکت کرد و به نتیجه دلخواهش رسید.

همدم یاد شما، ص13و14